نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
11. اسفند 1394 - 21:42
شاید یکی از پاسخ های محتمل، عملکرد آقای تاجگردون در کسوت نمایندگی باشد و دیگر پاسخ عملکرد ضعیف رقبای ایشان؛ اما سطور نداشتن یک مهره رشد یافته سیاسی که به خوبی بتواند مفصل بندی گفتمانی انجام دهد و خود را به عنوان یک دال مرکزی مطرح کند عامل شکست اصول گرایان است.

به گزارش آفتاب جنوب،این روزها چنان مطالبی در وصف صفات صفی اصلاح طلبی و پیروزی ایشان در انتخابات دیده ام که باور و هضم همه ی آن ها برایم سخت می نماید. ازین رو بر خود لازم دیدم نه به قصد پاسخ به دوستانم، بلکه به نیت هشدار به آن ها، که در عالم سیاست نباید به فکر گره زدن گفتمان های رقیب به تاریخ باشیم. تا چند سال پیش دو گفتمان اصلاح طلب و اصول گرا در فضای سیاسی کشور فعالیت می کردند.

 

نخست گفتمان اصلاح طلب با مفصل بندی دال های شناوری چون جامعه مدنی، آزادی و گفتگو توانست گفتمان مسلط شود و بعد گفتمان اصول گرایی با مفصل بندی عدالت، اقتدار و… گفتمان اصلاح طلب را به حاشیه راند و به گمان برخی متلاشی کرد.

 

 با خالی بودن گفتمان مسلط از دو دال شناور تدبیر و امید در مفصل بندی گفتمان اصول گرا، گفتمان تازهای با مفصل بندی این دو نشانه و استفاده از دو ویژگی در دسترس بودن و مشروعیت گفتمانی، توانست گفتمان اعتدال را شکل دهد. آن روزها و اینک تنازع گفتمانی تازه ای رخ داده و آن کشاکش اصول گراها و اصلاح طلبان و به تازگی اعتدال گرایان برای غلبه ی بر دیگر گفتمان ها و تبدیل شدن به گفتمان مسلط است.

 

با این مقدمه می خواهم بگویم که اگرچه در تنازع گفتمانی و کشاکش گفتمان ها بر سر معانی و دال های شناور یک یا چند گفتمان برای مدتی به حاشیه، یا برخی از معانی دال ها به حوزه ی گفتمان گونگی می روند و یا حتی گفتمانی متلاشی می شود؛ اما باید در نظر داشت که حوزه ی گفتمان گونگی و حاشیه ی گفتمان ها و خرده گفتمان ها در فضای سیاسی جامعه است.

 

 با هر تصادف، تصمیم یا اعمال قدرتی دال های شناور حول یک گره گاه مفصل بندی می شوند و گفتمانی را شکل می دهند که بی شک در نبرد گفتمان ها احتمال غالب شدن آن وجود دارد. پس به عنوان گفتمان غالب این روزهای فضای سیاسی باشت و گچساران باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که گفتمان ها و خرده گفتمان های رقیب همیشه مترصد فرصتی هستند تا با مفصل بندی یکی از دال های شناور این گفتمان، گفتمان خود را بر اندیشه ی عمومی غالب کنند.

 

این دال(ها) می تواند قومیت، اشتغال، فقر، سازندگی، امنیت یا هر دال دیگری باشد که امکان مفصل بندی آن را داشته باشند. در ظاهر آنچه در حال حاضر این گفتمان را تهدید می کند حضور یک شخصیت رشد یافته سیاسی در مر کز این گفتمان است.

 

بنظر بسیاری این از اقبال مردم گچساران است که آقای تاجگردون به چنین جایگاهی رسیده است که می توان با عنوان رشد یافته سیاسی یا مدیر ملی یا کاریزما و … از او یاد کرد. نگارنده ی مقاله وجود آقای تاجگردون را به فال نیک می گیرد ولی پرسشی را مطرح می کند:
چرا در دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی، گفتمان اصول گرایی گچساران و باشت به حاشیه رفت؟

شاید یکی از پاسخ های محتمل، عملکرد آقای تاجگردون در کسوت نمایندگی باشد و دیگر پاسخ عملکرد ضعیف رقبای ایشان؛ اما بنظر نگارنده سطور نداشتن یک مهره رشد یافته سیاسی که به خوبی بتواند مفصل بندی گفتمانی انجام دهد و خود را به عنوان یک دال مرکزی مطرح کند عامل شکست اصول گرایان است.

 

متاسفانه در شهرستان گچساران، زمینه مناسب برای رشد سیاستمداران و مدیران کارآمد مهیا نبوده است. غلامرضا تاجگردون مدیریت خود را از سطوح استانی تا بالاترین سطح مدیریت پیمود و بعد خود را به عنوان نماینده معرفی کرد و یکی از عوامل موفقیت وی، گستره وسیع نگاهش در همه سطوح بود که از سال ها تجربه مدیریتی و اجرایی خود در کشور به دست آورد و در کسوت نمایندگی توانایی هایش را برای همگان آشکار کرد.

 

 و شاید کارها چنان با تدبیر و تجربه او به راحتی جریان داشت که همگان فکر می کردند می توانند نماینده ای بهتر از او باشند. دریغا که نداشتن چندین و چند نیروی کارآمد و مدبر در گفتمان های سیاسی شهرستان های گچساران و باشت در دراز مدت آسیب های جبران ناپذیری به مردم زد و بعد از تاجگردون باز هم گریبان ما را همین مشکل خواهد گرفت.

 

پس بهتر است که همه ی گفتمان های سیاسی گچساران و باشت به فکر نخبه پروری و مدیر سازی برای فردا و فرداهای خود باشند که خیر آن نه به این دو شهر که به ایران اسلامی خواهد رسید.

 

انتهای پیام/م

نظرات کاربران

تازه های سایت