به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،حمیدرضا محمدی_گاهی انسان تا چیزهایی را به چشم خود نبیند، باور نمی کند.متن سخنرانی های "هومان عسکری" و "علیمراد جعفری" را وقتی می بینید و می خوانید بیشتر شبیه این است که یک نفر برای هر دو نوشته باشد.
اینکه متن ها و حرف ها و ادبیات یکی است هم ایرادی ندارد، اما اینکه متن ها خلاف نظر مدتی قبل همین آقایان است، ناخودآگاه می گویید من خواب می بینم یا اینها خواب نما شده اند؟.
هومان عسکری می گوید امانت دار 40 هزار رای خواهم بود فارغ از اینکه آرا قبلی خود را نادیده گرفته و از حول حلیم در دیگ افتاده و فقط چشمش سراب ۴۰ هزارتایی تاجگردون را می بیند، باید از ایشان پرسید واقعا فکر می کنید این 40 هزار رای در حساب تاجگردون است و چکش را به نام شما امضا کرده؟ یا واقعا توهم دارید یا اینکه نمی دانید 40 هزار یعنی چنتا صفر...؟.
فرموده اید غصه دارید که قهرمان المپیک در این انتخابات غایب است و ادعای حقوقدانی هم دارید و نمی دانید اگر قهرمان المپیک می توانست در این انتخابات باشد که اساسا این انتخابات به میاندوره نمی کشید!.
البته که هنوز مردم هم آخرین کسی که گفت حقوقدانم را فراموش نکرده اند و اصولا از اسم حقوقدان هراس دارند.جناب عسکری مدت اخیر تعاریف زیادی از تاجگردونی کرده اید که همین چند ماه پیش با دوست تان می خواستید، فلکش کنید و کتکش بزنید و با این حرفها لپتان هم گل می انداخت.
اگر تاجگردون اینقدر خوب بود، چرا اصلا رقیبش شدید و اگر بد بود چه شد که در یک سال بدون نمایندگی اینطور جایش در دل شما تغییر کرد؟،مگر همان تاجگردونی نیست که شما با بغض از او به خدا شکایت کردید و اشک همه را در آوردید؟.
بله، یادم نبود او همان تاجگردون است چه خوب چه بد و شما همان هومانی که در دو راهی بابامیدان نمی دانست می خواهد کاندیدای گچساران و باشت شود یا ممسنی و رستم.یاد پسری افتادیم که به پدرش گفت عاشق شده ام ، پدر جواب داد عاشق چه کسی؟؟؟ گفت هرآنکس شما صلاح بدانید.
یادمان رفته بود همان هومانی هستید که فراموش کرده در انتخابات قبل چرا رد شد و چه کسانی تاییدش کردند.حالا آمده اید از برای چند رای که مشخص نیست شما را در رقابت سوم و چهارمی با جعفری کمک کند یا خیر.
و شما جناب جعفری ،طوری رسانه هایتان از انتقام سخت می گویند که یک آن یادم رفت با آن پوشه آبی و کیف معروف برای رد اعتبارنامه تاجگردون چند بار میدان مادر تا میدان بهارستان را طی کردید ، بسوزد پدرِ پیری که پاک حافظه را از آدم می گیرد.جناب جعفری پیری عوارض بدی دارد حتی فراموشی آنی می آورد.
مثلا فرموده اید می آیم و روند توسعه و عمران و آبادی که تاجگردون بنا کرد را پی گیری می کنم و نمی گذارم تعطیل شود اما درست چند جمله بعد فرموده اید در این سالها شهرستان دچار رکود و پسرفت شده است...،جل الخالق از این همه تناقض!!!.
از آرامشی دم می زنید که سالهاست خودتان با حرفهایتان و رسانه هایتان با جوسازی هایشان از شهر ربوده است و اگر آن پیامک دوست من و دشمن شما به شما نبود و آن یادآوری ها نبود معلوم نبود دامنه آن بازی که شروع کرده بودید به کجا می کشید؟.
جناب جعفری چگونه رویتان می شود روزی به حاج بهرام بزرگ بگویید ساواکی و امروز عکستان را کنار عکس داماد و برادرش پخش کنید؟،شما که با آرزوی سلامتی دیگران برای نماینده سابق در دوران بیماری آشفته شدید چه شد که امروز این رفتار را دارید؟،آیا ارزش های انقلاب عوض شده یا تفسیر شما؟
فرموده اید بنای انقلابی گری و حزب جمهوری اسلامی را شما در کنار چند نفر دیگر بنا نهاده اید اما در این میان حتی اسم یک آدم زنده که شهادت بدهد نیست و خاطرات تان فقط از امواتی ست که دستشان از دنیا کوتاه است و اگر بودند چه پشت دستی هایی به دهان های خالی بند که نمی زدند.
جناب جعفری ...گفتنی ها زیاد است و سطح تناقضاتتان به اقتضای سن بالا و استقبال ضعیف بسیار بالا اما تا یادم نرفته بگویم رفتار شما و هومان عسکری برای چند رای تاجگردون مرا یاد رفتار همتی و مهرعلیزاده برای کسب آرا خاتمی می اندازد، فارغ از اینکه انتخاب مردم فرد دیگری ست که خود را وارد خاله بازی ها نکرده و روی همان یک پای خودش مانده تا مثل شما آویزان دیگران نشود.
نمی خواهم از ضرب المثل تکراری گندم ری استفاده کنم چرا که در رویا هم نمی توانید روی آن حساب کنید.
انتهای پیام/
نظرات کاربران