به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،یعقوب درویشیان-آنچه تحریر می شود نگاهی است بر عملکرد جناب تاجگردون در چند ماه اخیراست و خود و نوشته ام را از نگاه نقادانه مبرا نمی دانم واز مدت ها قبل، زنگ نارضایتی ها ازعملکرد مدیران شهرستان و شخص تاجگردون به صدا درآمده بود. گاهی در قشقایی و گاهی در باوی و این اواخر در بویراحمدگرمسیر.
آقای تاجگردون شخصیتی بزرگ و تاثیرگذار در محل و ملل است اما قدیس نیست. تاجگردون تصمیمات بزرگ می گیرد و البته تصمیمات اشتباه.تاجگردون می تواند هم لابی کند و هم لایی بکشد. هم "مجلس" را اداره کند وهم “مجلسی” را به هم بریزد.
تاجگردون باید سیاست پذیر باشد نه سیاست گریز
تاجگردون برای جغرافیای گچساران نماینده ی باعزتی بوده و هست ولی برای اقتصاد گچسارانی ها از پتانسیلش بهره نمی برد. انتظار از فرد اول بودجه کشور آنقدر بالا ست که از او انتظار معجزه می رود ولی گاهی در حد یک " مُلای محلی"هم شفا نمی دهد. تاجگردون اقتصاد را می فهمد وبه همین خاطر باجامعه اقتصادی برخورد می کند. تاجگردون باید سیاست پذیر باشد نه سیاست گریز.
سیاه نمایی برای فرار از وعده ها
تاجگردون برای فرار از وعده هایش به سیاه نمایی روی آورده و با تدبیرِ تعامل با رسانه ها و استفاده ی ابزاری از رسانه ها و جذب جوانانی مستعد در فن آوری و فضای مجازی ، تلاش می کند از فشار روانی جامعه بکاهد و با امروز و فرداهایش بخشی از آرای جامعه را در برای خودش محفوظ داشته باشد.
استراتژی تاجگردون به هم ریخته است
آرای جوانان جویای کار و البته امیدوار به جناب تاجگردون، آرای خاموشی هستند که در سبد تاجگردون بیمه شده اند. تاجگردون بازی باجوانان را به مدت پنج سال مدیریت کرد ولی به ناگاه، ناتوانی دولت تدبیر و امید در ایجاد اشتغال و هجوم جوانان بیکار، استراتژی تاجگردون را نیز به هم ریخت.
از روزی که "میثمِ باوی"رو در روی جناب تاجگردون، حرفهایی را بر زبان آورد؛ خارج از نژاد، زبان، ایدئولوژی و انگیزه ی ایشان که خارج از قضاوت حقیر می باشدو اولین آسیب به جناب تاجگردون وارد شد و آن هم شکستن قداست و هیمنه ی معمار اقتصاد ایران بود.
معماری که دیوارش کج بناشد و لاجرم آوار خواهد شد. بعد از فریادهای میثم، جوانان بیدار شدند. تاجگردون نمی پذیرفت که اگر تمام خیابان های شهر و روستاها را سنگفرشی از طلا کند، جوانِ بیکار اِلمان های بصری را نمی فهمد. جاده سلامت و پارک بانوان و دریاچه ی تفریحی لازم است ، اما مرهم نیست.
دلسردی جوانان از وعده های عالیجناب
جوان بیکار گچساران که آرمانهایش را در جاده های بندر به پایتخت متصور می شود یعنی از وعده های عالیجناب معمار دلسرد شده است. جوان شریف گچسارانی که به کافه می رود یعنی به افسردگی نزدیک می شود. تاجگردون اما همچنان در اینستاگرام پیام آور سلطه و امید است.
اینستاگرامش لبریز است از پیام تسلیت جوانان شهرمان که در جاده ها به بهشت رسیدند اما جناب نماینده بازهم برای اشتغال چاره ای نیندیشیدند. به ناگاه از تنها پتانسیل اشتغال گچساران، پتروشیمی طرح اُلفین به شیوه ی ناکارآمدی استفاده شد. اندک امید جوانان به یاس و گاهی رنجش مبدل شد. طرح لاستیک سازی گچساران هنوز هم صاحب زمین نشده است و دست تاجگردون برای اشتغال بسته مانده است. شرکت نفت نیز بحران هایی را طی کرد. از مدیریت تا چالش های عملیاتی، از حراست تا نامه های پاکدل، از حضور صیدالی تا تقسیم سهمیه ی نفت.
تاجگردون در " باز باران" هایش به خشکسالی رسید. ابرهای باران زای معمار هیچگاه از راه نرسیدند و گلهای جوان گچساران در شوره زار بیکاری پژمردند. آقای نماینده اما سوار بر موجهای رسانه ها و اندروید سیل را نوید می داد، سیلِ اشتغال و درآمد و آرامش و آسایش برای خانواده وجوانان را….
فضاسازی تاجگردون درگچساران
درتالار بهار به جای گزارش عملکردش از رقیبان احتمالی اش حرف زد. فضاسازی کرد تا نوعی الیگارشی در جامعه به وجود بیاید و بتواند رقیبش را صید نماید. گاهی فعال بود و دلچسب، مانند استیضاح وزرا. گاهی خدماتش لذت داشت مانند طرح بلادیان. گاهی منجی نشان می داد مانند طرح آبرسانی اش به دشتهای کشاورزی. اما تاجگردون در راه تعامل با جوانان کارنامه خوبی از خودش به جا نگذاشت.
جلسات تاجگردون بدون خروجی مثبت
"میثم " به “میثم ها” تبدیل شدند و فرد به افراد تسری یافت.آنچه در رصد ماه های اخیر از تاجگردون به چشم می خورد، “تقریبا هیچ” است. هر هفته چند عکس در اینستاگرام و دیگر هیچ.هرهفته جلسه با مدیران شهرستانی و استانی اما بدون خروجی مثبت.
هر هفته بازید از بام گچساران تا فوتبال در کنار کودکان محلات محروم ولی هفته بعد حضور در مراسم ختم جوانان محروم و بیکار. تاجگردون از اول اسفند 96 به اندازه ی تمام روزهای گذشته وکالتش حاشیه داشته است. از لو رفتن ایمیل تا حاشیه کتک کاری. از دخالت در عزل و نصب تا افطارش با بچه های ترابری مجلس.
تاجگردون آنقدر تیز بین است که با انتشار عکس چند سبد خالی میوه در طرح بلادیان،آنهم در صفحه رسمی اش، شهردار را متنبه نماید و آنقدر هوشیار است که چهره و قولش به پیرمرد مارینی را بعد از ماه ها به خاطر داشته اما چگونه جوانان را فراموش می کند؟ .
تاجگردون به استراتژی اشتباه و تکراری رو می آورد
اینک که نسلی از میثم ها به پاخواسته اند و مطالباتی از معمار بزرگ دارند، بازهم تاجگردون به استراتژی اشتباه و تکراری روی می آورد.جوانان دیل خواهان ایجاد اشتغال های روستایی و پایدار بودند، درد بیکاریشان را نزد وی بیان کردند اما وقتی از اعتراض مسالمت آمیز جوابی نگرفتند به شیوه ی میثم فریاد زدند.
رسانه های همسو و همفکر تاجگردون در انجام رسالتشان کوشیدند و رفتار بی تفاوت و به نوعی تحقیر آمیز تاجگردون را دموکراسی نام نهادند. گوش فلک را از دموکراسی نماینده گچساران پر کردند ولی از پرخاشگری و فریادهای تاجگردون چیزی ننوشتند. از ترک گروهی جوانانِ دیل با تاجگردون که به جوابشان نرسیدند حرفی نزدند ولی مطالبه گری جوانان را سازمان یافته قلمداد کردند.
جناب تاجگردون، چرا تبعیض؟؟؟
تاجگردون برای دفاع از خودش در دیل طلب وقت می کرد!!! همه شاهد بودند که جناب نماینده فقط بیان می کرد اجازه بدهید از خودم دفاع کنم تا به سوالات شما برسم.!! تنها سوال این بود : جناب دکتر تاجگردون، چرا تبعیض؟؟؟ .
جلسه بی فرجام پایان یافت. رسانه های بنفشِ بنوشکه قصد مدیریت افکار عمومی را داشتند. تیترهای ریز و درشت، کامنت ها، اینستاگرام و باز هم استفاده ی ابزاری دکتر تاجگردون از قصه ی یوسف پیامبر( ع) در صفحه ی اینستاگرامش.
میثم ها بیدارند جناب تاجگردون، انتخاب با شماست!
آری جناب نماینده ،هم حضرت یوسف به سمت درِ کاخ مصر نظر داشت و هم شما به در مسجد امام رضا ( ع) دیل، اما نیت حضرت یوسف کجا و نیت شما کجا؟؟ یوسف نبی برای رهایی از نَفس به سمت در می رفت و شما برای رهایی از وعده هایت.
آنجا زلیخا دنبال یوسف پیامبر میرفت و اینجا میثم های بیکار و مطالبه گر.
آنجا زلیخا توقعی داشت و این جا شما توقعاتی ایجاد کرده بودید.
آنجا خدا محافظ یوسف(ع) شد و اینجا لیدرها و محافظان شما.
آنجا یوسف را به چاه انداختند و اینجا ” یوسف” ها به چاه انداختی.
خدا در را برای همه می گشاید که او گشایش گری مهربان است.
جناب تاجگردون: میثم های بیکار و امیدوارِ زیادی در انتظار معجزات شما هستند. نه در باوی و دیل بلکه از اشکفت شیری تا نازمکان.. از تنگ آبشور تا چاه تلخ… از باشت تا باباکلان…
افراد پیرامونت را آنالیز بفرما. برخی ها گچساران را برای شما گل و بلبل توصیف می کنند اما این گونه نیست.
برگرد و به جای وضو با آب ” باران” با خاک تفتیده تیمم کن برای خدمت.
جوانان از استخدام های سفارشی و گزینشی خسته اند.
میثم ها بیدارند جناب تاجگردون، انتخاب با شماست!
سازش یا تازش؟؟؟
میثم ها بیدارند.
انتهای پیام
نظرات کاربران