نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
15. آبان 1395 - 10:06
کهگیلویه و بویراحمد در هفته ای که گذشت گرفتار تحصن های کارگری بود، در شهر نفت و آفتاب کارگران سد چم شیر برای گرفتن حقوق معوقشان حتی به فرودگاه رفتند و در یاسوج در کارخانه قند نیز حقوق معوقه کارگران و حق نجومی مدیرعامل خبر ساز شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،کهگیلویه و بویراحمد در هفته ای که گذشت گرفتار تحصن های کارگری بود، در شهر نفت و آفتاب کارگران سد چم شیر برای گرفتن حقوق معوقشان حتی به فرودگاه رفتند و در یاسوج در کارخانه قند نیز حقوق معوقه کارگران و حق نجومی مدیرعامل خبر ساز شد. پایان هفته گذشته نیز اجلاسیه نماز در شهر گچساران برگزار شد که انتقاد ائمه جمعه را به دنبال داشت.

کارخانه قند همچنان در التهاب

اهالی کهگیلویه و بویراحمد همواره نبض صنعتیشان با کارخانه قند گره خورده است، کارخانه قند یاسوج را مردم این دیار قدیمی ترین صنعت کهگیلویه و بویراحمد می خوانند. صنعتی که در سالهای اخیر دچار التهابات فراوانی بود و همواره تعطیلی و حقوق معوقه کارگران آن و وعده و وعیدها برای راه اندازی مجدد این کارخانه تیتر رسانه های استان در بخش صنعت بوده است. مسئولان کهگیلویه و بویراحمد نیز هرازچندگاهی برای راه اندازی این کارخانه نقشه می کشیدند اما مدتی اندک نمی گذشت که چرخ های کارخانه قند دوباره از حرکت باز می ایستاد و تمام نقشه های مسئولان را نقش بر آب می کرد. کارخانه قند یاسوج این سالها انگار طلسم شده بود و قرار نبود راه بیفتد.

آخرین تلاش مسئولان استانی برای راه اندازی کارخانه قند را موسی خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد انجام داد و پس از موفقیت موقت در روزی بارانی به همراه مسئولان صنعتی استان و خبرنگاران راهی کارخانه قند شد و زیر نم نم باران میان بارهای چغندری که در گوشه گوشه کارخانه خالی شده بود، قدم زد و با حسی سرشار از موفقیت قول داد که به گونه ای از کارخانه قند یاسوج حمایت کند که یکبار برای همیشه ماجرای تعطیلی و راه اندازی مجدد در این کارخانه خاتمه یابد اما از این بازدید زمان چندی نگذشته بود که کارخانه قند یاسوج دوباره به کما رفت و وعده های استاندار کهگیلویه و بویراحمد بی نتیجه ماند.

غلام محمد زارعی نماینده بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی دیگر مسئول استانی بود که در کسوت نمایندگی به ویژه اینکه در کمیسیون صنایع بود، دوست داشت که کارخانه قند راه بیفتد و در این زمینه نیز وعده های بسیاری داد اما هیچکدام از وعده های مدیران استانی کام کارگران قندی را شیرین نکرد و تلخ کامی تعطیلی موقت و حقوق معوق همواره این قشر زحمتکش را آزار می داد.

صبر کارگران قندی استان بالاخره به سر رسید و در هفته گذشته تجمعی اعتراض آمیز داشتند و از ورود قدرت الله حبیبی مدیرعامل کارخانه قند یاسوج به داخل این کارخانه ممانعت کردند. کارگران قند که چهار ماه حقوق معوق و پرداخت نشدن مزایای سال 95 و طلبکاری آنها از سالهای گذشته حسابی تلخ کامشان کرده بود در گفت و گو با رسانه های استان پرده از بسیاری پشت پرده های کارخانه قند یاسوج برداشتند و بی پروا حرف های زیادی با مردم استان زدند.

کارگران قند تعطیلی و رکود در کارخانه قند یاسوج را کاملا ناشی از سوء مدیریت دانستند و از این درگاه به حبیبی تاختند و وی را مسئولان تمام مشکلات کارخانه قند یاسوج دانستند. کارگران قندی همچنین حقوق و مزایای مدیرعامل کارخانه قند یاسوج را افشا کردند و حقوق ماهیانه وی را حدود 150 میلیون ریال دانستند، مبلغی که باور آن برای بسیاری از مردم استان سخت بود. کارگران قندی از بندی به نام حق ماموریت برای اقای حبیبی خبر دادند که ماهیانه بیش از 40 میلیون ریال بوده و آقای مدیرعامل چه به ماموریت برود چه نرود این مبلغ را دریافت می کند.

کارگران کارخانه قند یاسوج در ادامه افشاگری های خود از مزایا و حقوق مدیرعامل این کارخانه از وجود نگهبان و خدمتکار با حقوق کارخانه در خانه حبیبی خبر دادند و مدعی شدند که حبیبی برای رفت و آمد روزانه از خانه خود به محل کارش که حدود چند صد متر بیشتر نیست، مبلغ زیادی را دریافت می کند.

کارگران قندی در حالی که از حقوق معوق 4 ماهه خود حرف می زدند به شدت دریافتی های قدرت الله حبیبی را مورد انتقاد قرار دادند و سوء مدیریت را عامل شکست کارخانه قند یاسوج دانستند و از مسئولان استان تامین حقوق و مزایا و تغییر مدیرعامل را خواستار شدند. این کارگران معترض در نهایت برای پافشاری بر خواسته هایشان حاضر نشدند که اجازه دهند، حبیبی، مدیرعامل کارخانه قند وارد کارخانه شود.

کارگران معترض کارخانه قند مدعی بودند که حبیبی یکبار از سمت خود در کارخانه قند یاسوج کنار گذاشته می شود اما غلام محمد زارعی نماینده بویراحمد و دنا با رایزنی وی را به کسوت مدیرعاملی کارخانه قند باز می گرداند و بدین ترتیب این کارگران زارعی را نیز به علت استفاده از گزینه امتحان پس داده و ناموفق برای صنعت مادر استان، مورد انتقاد قرار دادند.

حالا هر چند که کارخانه قند یاسوج در مالکیت بانک تجارت است – این کارخانه طبق مزایده ای از سوی بانک تجارت به فروش رفته است و خبر آن قبلا رسانه ای شده اما چنان که معلوم است هنوز کارخانه به مالک جدید تحویل نشده و تاکنون نیز خبری مبنی بر زمان انتقال رسانه ای نشده است- و بانک تجارت ظاهرا یک بانک خصوصی است اما مساله کارخانه قند با صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد گره خورده است، چنان که استاندار و نماینده در زمان تعطیلی کارخانه درباره آن اظهار نظر می کردند و حتی وعده راه اندازی مجدد می دادند که این موضوع نشان می دهد، کارخانه قند یاسوج از اهمیت فراوانی برای مردم و مسئولان استانی برخوردار است، لذا لازم است که همین مسئولان استانی وارد گود شوند و ادعای کارگران مبنی بر حقوق نجومی مدیرعامل آن هم در زمانی که کارخانه تعطیل بوده و حقوق کارگران معوق شده را بررسی کنند و هم در جهت تامین خواسته های کارگران و هم ارائه توضیحات روشن و شفاف به افکار عمومی استان، تلاش نمایند.

 

چرام بی فسفات شد

قریب به نیم قرن است که چشم مردم چرام به کوه لار است و توسعه یافتگی و خروج از فقر و محرومیت را از دل این کوه دنبال می کنند اما حالا در آستانه 50 ساله شدن معدن فسفات چرام انگار قرار نیست که این دل کوه شکافته شود و این مردم از برکت معدن فسفات به نان و نوایی برسند.

فسفات چرام هم همواره خبر سازترین حوزه معدنی استان بوده است و کمتر استاندار و نماینده ای درباره این معدن اظهار نظر نکرده اند. فسفات چرام یکی از وعده های عدل هاشمی پور نماینده شهرستان کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در انتخابات اسفند 94 بود و یکی از مشهورترین جملات نماینده کهگیلویه نیز درباره این معدن بیان شده است، هاشمی پور در هنگامه انتخابات درباره این معدن چنین گفت: «فسفات چرام آماده باش! من آمده ام».

حالا این آماده باش نماینده دیری نپایید که مجید محنایی معاون استاندار کهگیلویه و بویراحمد آب پاکی را بر دستان چرامی ها و آقای نماینده ریخت و گفت که این معدن توجیه اقتصادی ندارد. معدن چرام که بعد از آمدن هاشمی پور گرفتار حواشی شدیدی شده بود و با رفتن پر سر وصدای آیرما، شرکت بهره بردارمعدن، فسفات کوه لار در بلاتکلیفی واگذاری به سازمان اقتصادی کوثر یا یک سرمایه گذار جدید بود، تنها یک حرف محنایی را لازم داشت تا در آستانه 50 سالگی از زمان شروع مطالعه آن تمام امیدها را ناامید کند.

شرکت آیرما به عنوان بهره بردار معدن همیشه معارضات اجتماعی و عدم همکاری مسئولان را عوامل عدم موفقیت خود در به نتیجه رساندن فسفات چرام می دانست اما مشغول کار بود تا اینکه پس از انتخاب هاشمی پور به عنوان نماینده کهگیلویه و سخنان وی درباره لزوم کنار گذاشته شدن آیرما، مدیرعامل این شرکت با نامه ای پر از گلایه و دلی پر از کار در فسفات چرام کنار کشید و در نامه خود خطاب به استاندار حتی عنوان کرد که تهدید شده است اما نگفت که چرا و از سوی چه کسی.

بهرحال بعد از رفتن آیرما فضا برای نماینده کهگیلویه باز شد تا اگر نقشه ای در سر دارد که بتواند معدن فسفات چرام را به فرجام برساند، عملی کند اما قبل از اینکه هاشمی پور چیزی درباره به نتیجه رسیدن یا نرسیدن تلاش های خود در این زمینه بگوید، محنایی با اعلام خبر توجیه نداشتن معدن، کار را یکسره کرد.

جالب اینکه بعد از خبری شدن گفته های محنایی، هاشمی پور در گفتگویی رسانه ای گفت که با معاون استاندار صحبت کرده و آقای محنایی گفته است که به این صراحت خبر تعطیلی معدن فسفات چرام را اعلام نکردم! نماینده کهگیلویه در همین مصاحبه خود دو هفته فرصت خواست تا این موضوع را روشن کند و از مردم خواست که ناامید و مایوس نباشند.

حدود نیم قرن از آغاز مطالعات در معدن فسفات چرام می گذرد و مردم این دیار هم به همین اندازه  صبوری کرده اند، حالا دو هفته هم صبر می کنند تا هاشمی پور نتیجه اقدامات خود را بیان کند اما ذکر این نکته ضروری است که خبر نبود توجیه اقتصادی در معدن چرام، اولین بار نیست که گفته می شود و پیشتر رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان نیز چنین موضوعی را بیان کرده بود که اگر عیار پایین معدن عامل عدم بهره برداری از آن باشد، تلاش برای بیرون کردن آیرما اشتباهی بود که مسئولان استانی در زمینه معدن فسفات مرتکب شدند، هرچند آیرما با روند کندی در فسفات چرام پیش می رفت اما حداقل حضور داشت و می شد امیدوار بود که بالاخره به نتیجه برسد اما اگر شرکت هایی که هاشمی پور پیشتر از آنها به عنوان بهره برداران آینده فسفات چرام نام برده بود، حاضر نشوند، در این معدن سرمایه گذاری کنند، معلوم نیست که اقای هاشمی پور چه جوابی به موکلان خود در چرام می دهد

یکی حرف کارگران چم شیر را بشنود

هفته گذشته کارگران سد چم شیر گچساران برای حقوق معوقه خود مقابل فرمانداری تجمع کردند، تجمع کارگران چم شیر در نهایت منجر به جلسه ای با حضور فرماندار، نمایندگان کارگران و نمایندگی از حوزه کارفرمایی سد چم شیر شد.

کارگران سد چم شیر بابت پرداخت نشدن 6 ماه حقوقشان معترض بودند اما اخبار جلسه نشان می داد که مسئولان برای پرداخت یکماه از شش ماه حقوق معوق این کارگران مشغول جدل بودند و در نهایت با وعده به زودی کارگران را راهی خانه هایشان کردند اما کارگران چم شیر در پایان تجمع بر تحصن دوباره در صورت عدم تحقق خواسته هایشان تاکید داشتند.

کارگران سد چم شیر گچساران که مهر را با بی مهری عدم پرداخت حقوقشان آغاز کرده بودند و به گفته خودشان شرمنده فرزندانشان در آغازین روزهای مدرسه شده بودند، برای دریافت حقوق قانونیشان مجبور به تجمع و تحصن شدند، تجمعی که در فرمانداری نتیجه نداد و این کارگران نتوانستند به خواسته هایشان برسند.

شاید مسئولان گچسارانی توجهی بر اصرار کارگران چم شیر برای تجمع دوباره برای عدم تحقق خواسته هایشان نکردند اما کارگران را بی مهری چنان آزارده خاطر کرده و بی پولی رنجشان داده بود که تنها راه باقیمانده برای رسیدن به حقوقشان را تجمع می دانستند و بهمین خاطر این روند را بعد از نتیجه نرسیدن تجمع مقابل فرمانداری، در فرودگاه و در بدو ورود غلامرضا تاجگردون ادامه دادند.

مدتی است که تجمعات مختلفی در استان به علت عدم پرداخت حقوق و معوق شدن چندماهه آن، از سوی اقشار مختلفی را شاهد هستیم، تجمع برخی کارکنان منابع طبیعی مقابل استانداری و گلایه از عدم پرداخت 5 ماهه حقوقشان، تجمع کارگران سد چم شیر، تجمع کارگران کارخانه قند یاسوج و... نشان از بی توجهی مسئولان  استانی به اقشاری زحمت کش دارد که به امید حقوقی هرچند اندک ماهها تلاش می کنند و در نهایت مجبورند در مقابل مطالبات خانواده هایشان سر را پایین بیاندازند. مدیریت ارشد استان نیز تاکنون اظهار نظری درباره این تجمعات و اعتراض ها به عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران نداشته است، اما لازم است که توجه به این اقشار که از دریافت حق و حقوقشان ناامید شده اند و به مسئولان ارشد اجرایی شهرستان و یا استان متمسک شده اند، بیشتر شود و حداقل انتظار می رود مسئولان استانی در حرف هم شده جانب این اقشار که ماه ها شرمنده خانواده هایشان شده اند را بگیرد و صدای آنها را بشنود.

نویسنده: پیمان فرامرزی

انتهای پیام/l

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها